زندگینامه توماس ادیسون

زندگینامه توماس ادیسون - ماه صنعت انرژی

در این مقاله قصد داریم در مورد زندگینامه دانشمند برجسته، توماس ادیسون صحبت‌کنیم.

فهرست مطالب

1- چکیده

2- سال‌های اول زندگی توماس ادیسون

3- منلو پارک و اختراعات ادیسون

4- آزمایشگاه ادیسون

5- ویژگی شخصیتی ادیسون

6- زندگی شخصی و میراث توماس ادیسون

————————————————–

1- چکیده

توماس آلوا ادیسون، معروف به توماس ادیسون مخترع برجسته و آمریکایی الاصل، به تنهایی و یا به طور مشترک، رکورد جهانی 1093 ثبت اختراع را‌دارد.

همچنین، او اولین موسس آزمایشگاه تحقیقات صنعتی جهان‌است.

او کار خود را در سال 1863، در نوجوانی و در صنعت تلگراف آغاز‌کرد، زمانی که عملا تنها منبع الکتریسیته، باتری‌های اولیه بودند که جریان ولتاژ پایین را تولید می‌کردند.

ادیسون قبل از مرگش، در سال 1931، نقش مهمی در معرفی عصر مدرن برق ایفا کرده‌بود.

نتیجه فعالیت‌های او در آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌هایش منجر به ساخت گرامافون، فرستنده دکمه‌ای کربنی برای بلندگوی تلفن و میکروفون، لامپ رشته‌ای، مولد انقلابی با کارایی بی‌سابقه،

اولین سیستم تجاری برق ، راه‌آهن الکتریکی آزمایشی، و عناصر کلیدی دستگاه تصویر متحرک و همچنین مجموعه ای از اختراعات دیگر، گردید.

————————————————–

2- سال‌های اول زندگی توماس ادیسون

توماس آلوا ادیسون در 11 فوریه 1847 در شهر میلان، ایالت اوهایو، آمریکا متولد‌شد.

ادیسون هفتمین و آخرین فرزند – چهارمین بازمانده – از ساموئل ادیسون جونیور و نانسی الیوت ادیسون‌بود.

مادر توماس، معلم و پدرش بسیار بااستعداد‌بود.

توماس در سنین پایین دچار مشکلات شنوایی‌شد، که علل مختلفی برای آن بیان شده‌است، اما به احتمال زیاد علت اصلی سابقه خانوادگی او به ماستوئیدیت بود.

علت هر چه‌بود، ناشنوایی ادیسون به شدت بر رفتار و حرفه او تأثیر گذاشت و انگیزه بسیاری از اختراعات او را فراهم‌کرد.

در سال 1854، ساموئل ادیسون پدر توماس به عنوان نگهبان فانوس دریایی و نجار در پست نظامی فورت گراتیوت در نزدیکی پورت هورون، میشیگان، در نزدیکی جایی که خانواده در یک خانه بزرگ زندگی می‌کردند، مشغول به کار‌شد.

توماس نیز در آنجا وارد مدرسه‌شد و به مدت پنج سال به طور پراکنده تحصیل‌کرد.

او دارای تخیل قوی و بسیار کنجکاو‌بود، اما از آنجایی که بسیاری از آموزش‌ها به صورت شفاهی‌بود و او در شنیدن مشکل داشت،

بیشتر مواقع در کلاس حوصله اش سر می‌رفت و این موضوع موجب‌شد که سایرین به او برچسب‌های نامناسب بزنند.

برای جبران این مسئله، او به یک خواننده مشتاق و همه چیز خوار تبدیل‌شد.

عدم تحصیل رسمی ادیسون غیرعادی نبود.

در زمان جنگ داخلی، بسیاری از آمریکایی‌ها در مجموع 434 روز به مدرسه رفته‌بودند

که طبق استانداردهای امروزی کمی بیش از دو سال در مدرسه‌بودند.

ادیسون

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

در سال 1859، توماس مدرسه را ترک‌کرد و به‌عنوان کارمند در راه آهن بین دیترویت و پورت هورون شروع به کار‌کرد.

چهار سال قبل از آن، میشیگان مرکزی، استفاده تجاری از تلگراف را جهت کنترل حرکت قطارهای خود آغاز کرده‌بود و جنگ داخلی توسعه گسترده حمل و نقل و ارتباطات را به همراه‌داشت.

ادیسون از این فرصت برای یادگیری تلگراف استفاده کرد و در سال 1863 شاگرد تلگراف‌شد.

پیام‌های دریافت‌شده در مورس اولیه تلگراف به‌صورت مجموعه‌ای از نقطه‌ها و خط تیره‌ها روی نوار کاغذی، که رمزگشایی و خوانده می‌شد، حک‌می‌شد، بنابراین ناشنوایی جزئی ادیسون هیچ نقص و مشکلی در کار ایجاد نمی‌کرد.

گیرنده‌ها به‌طور فزاینده‌ای به یک کلید صدا مجهز می‌شدند، و تلگراف‌کنندگان قادر به خواندن پیام‌ها با کلیک کردن، بودند.

تبدیل تلگراف به یک هنر شنیداری ادیسون را در طول شش سال کار خود به‍‌‌عنوان یک تلگراف دوره گرد در غرب میانه، جنوب، کانادا و نیوانگلند بیشتر و بیشتر در معرض آسیب قرار داد.

او که سرشار از نبوغ و بصیرت بود، بیشتر انرژی خود را صرف بهبود تجهیزات و اختراع وسایلی‌کرد، که بتواند کارهایی که بدلیل محدودیت‌های فیزیکی اش یا قادر به انجامشان نبود و یا بسیار دشوار بود را تسهیل‌کند.

صنعت تلگراف

در ژانویه 1869 او به اندازه‌ای در یک تلگراف دوبل (دستگاهی که قادر به انتقال دو پیام به طور همزمان روی یک سیم‌بود) و یک چاپگر که سیگنال‌های الکتریکی را به حروف تبدیل‌می‌کرد، پیشرفت کرده‌بود

که تلگراف را برای اختراع و کارآفرینی تمام وقت کنار گذاشت.

پس از چندی، ادیسون به شهر نیویورک نقل مکان‌کرد و در آنجا در ابتدا با فرانک ال. پوپ، کارشناس برجسته برق آشنا‌شد، و برای تولید چاپگر استوک جهانی ادیسون و سایر تلگراف‌های چاپی با او وارد همکاری‌شد.

ادیسون، در بین سال‌های 1870 و 1875، در نیوآرک، نیوجرسی کار می‌کرد و در شراکت‌ها و معاملات صنعت تلگراف که به شدت رقابتی و پیچیده‌بود، و تحت تسلط شرکت وسترن یونیون تلگراف‌بود، شرکت‌داشت.

در این دوره او بر روی بهبود سیستم تلگراف خودکار، برای رقبای وسترن یونیون کار می‌کرد.

تلگراف خودکار، که پیام‌ها را از طریق واکنش شیمیایی ایجاد شده توسط گیربکس‌های الکتریکی ضبط می‌کرد، موفقیت تجاری محدودی‌داشت؛ اما این کار دانش ادیسون را در زمینه شیمی ارتقا‌داد

و پایه‌ای را برای توسعه قلم الکتریکی و میموگرافی که هر دو دستگاه مهمی در صنعت اولیه ماشین‌های اداری بودند و به‌طور غیر مستقیم منجر به کشف گرامافون شدند، ایجاد‌کرد.

ادیسون تحت حمایت وسترن یونیون، موفق‌شد سیستم چهارگانه تلگراف را که می‌توانست چهار پیام را به‌طور همزمان از طریق یک سیم مخابره‌کند، ابداع‌کند؛

جی گولد، سرمایه دار وال استریت، رقیب سرسخت وسترن یونیون، در دسامبر 1874 با پرداخت بیش از صد هزار دلار وجه نقد، اوراق قرضه و سهام (که تا آن زمان بیشترین مبلغ پرداختی برای یک اختراع‌بود)

به ادیسون، سیستم چهارگانه تلگراف را از چنگ شرکت تلگراف در آورد؛ که البته سال‌ها دعوای قضایی به دنبال داشت.

————————————————–

3- منلو پارک و اختراعات ادیسون

اگرچه ادیسون یک معامله‌گر تیزبین‌بود، اما مدیر مالی ضعیفی‌بود و اغلب پول‌هایش را با سرعت بیشتری نسبت به درآمدش خرج می‌کرد و از دست می‌داد.

او در سال 1871 با مری استیلول 16 ساله، که از امور خانه به اندازه ادیسون از تجارت، بی‌خبر‌بود، ازدواج‌کرد.

آن ها قبل از پایان سال 1875، درگیر مشکلات مالی زیادی شدند.

ادیسون برای کاهش هزینه‌های خود و وسوسه خرج کردن پول، پدرش را که به تنهایی زندگی می‌کرد، از پورت هورون نزد خود آورد تا یک آزمایشگاه و فروشگاه ماشین آلات دو و نیم طبقه

در محیط روستایی منلو پارک، نیوجرسی – 12 مایلی جنوب نیوآرک بسازد.

بعد از یک سال، نهایتا در مارس 1876 توانستندبه آن جا نقل مکان کنند.

دو تن از همکاران کلیدی ادیسون، به نام های چارلز باتچلور و جان کروسی، او را نیز همراهی کردند.

باتچلور، متولد 1845 در منچستر، یک مکانیک و نقشه‌کش ماهر و در واقع مکمل ادیسون‌بود و در پروژه‌هایی مانند گرامافون و تلفن به عنوان “گوش” او عمل می‌کرد.

ادیسون

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

او همچنین مسئول طراحی طرح‌هایی بود که جان کروسی، یک ماشین‌کار سوئیسی الاصل، آن‌ها را به مدل تبدیل‌می‌کرد.

ادیسون بهترین ساعات زندگی خود‌را در منلو پارک تجربه‌کرد. او در حین آزمایش بر روی یک کابل زیر آب برای تلگراف خودکار، دریافت که مقاومت الکتریکی و رسانایی کربن (که در آن زمان پلمباگو نامیده‌می‌شد)

با توجه به فشاری که تحت آن قرار می‌گیرد، متفاوت‌است.

این یک کشف نظری بسیار بزرگ‌بود که ادیسون را قادر ساخت تا یک “رله فشار” با استفاده‌از کربن به جای آهنرباهای معمولی برای تغییر و تعادل جریان‌های الکتریکی ابداع‌کند.

در فوریه 1877 ادیسون آزمایش‌هایی را آغاز‌کرد که برای تولید یک رله فشار طراحی شده‌بود و قابلیت شنیدن تلفن را تقویت و بهبود می‌بخشد، دستگاهی که ادیسون و دیگران آن را مطالعه کرده‌بودند،

اما الکساندر گراهام بل اولین اختراع آن را در سال 1876 ثبت‌کرد.

در پایان سال 1877 ادیسون فرستنده دکمه‌ای کربنی را توسعه داد که برای یک قرن پس از آن در بلندگوها و میکروفون‌های تلفن استفاده‌می‌شد.

گرامافون

ادیسون موارد زیادی از جمله فرستنده کربن را در پاسخ به تقاضاهای خاص و برای محصولات جدید یا بهبود آن‌ها، اختراع‌کرد.

اما او همچنین دارای موهبت سرندیپی‌بود: به این صورت که هنگامی که یک پدیده غیرمنتظره مشاهده‌می‌شد، از توقف کار در حال انجام و تغییر مسیر در جهت جدید، تردید نمی‌کرد.

اینگونه‌بود که در سال 1877 به اصلی‌ترین کشف خود‌یعنی گرامافون دست یافت.

از آنجایی که تلفن نوعی تلگراف آکوستیک در نظر گرفته‌می‍شد، ادیسون در تابستان 1877 در تلاش بود‌که مانند تلگراف خودکار،

دستگاهی ابداع‌کند که سیگنال‌ها را هنگام دریافتشان رونویسی‌کند (در این مثال به شکل صدای انسان)،

به طوری که سیگنال‌های دریافت‌شده می‌توانستند به عنوان‌‌‌‌پیام‌های تلگراف تحویل داده‌شوند (تلفن هنوز به عنوان‌یک وسیله ارتباطی عمومی، فرد به فرد در نظر گرفته‌نشده‌بود).

ادیسون

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

برخی از محققان قبلی، به‌ویژه مخترع فرانسوی لئون اسکات، این نظریه را مطرح کرده‌بودند که هر صدا،

اگر بتوان آن را به صورت گرافیکی ضبط‍‌کرد، شکلی متمایز شبیه به کوتاه‌نویسی یا آوا نگاری (“نوشتن صدا”) که در آن زمان شناخته‌می‌شد، تولید‌می‌کند.

ادیسون امیدوار بود‌که این مفهوم را با استفاده‌از یک فرستنده کربنی با نوک قلم برای ایجاد اثرگذاری بر روی یک نوار کاغذ پارافین‌شده، به واقعیت تبدیل‌کند.

در کمال تعجب، فرورفتگی‌های به ندرت قابل مشاهده، زمانی که کاغذ زیر قلم به عقب کشیده‌می‌شد، بازتولید مبهمی از صدا را ایجاد کردند.

ادیسون در دسامبر سال 1877، از گرامافون صفحه نازک پرده‌خود برداری‌کرد؛

او نوار کاغذ را با یک استوانه پیچیده‌شده در ورق نازک قلعی جایگزین‌کرد که با ناباوری از آن استقبال‌شد.

در واقع، یک دانشمند برجسته فرانسوی اعلام‌کرد که این ابزار ترفند یک بطن شناس باهوش‌است.

از این رو، شگفتی مردم به سرعت با تحسین جهانی همراه‌شد.

ادیسون در سرتاسر جهان مطرح‌شد و به او لقب جادوگر منلو پارک داده‌شد، اگرچه یک دهه از تبدیل گرامافون از یک کنجکاوی آزمایشگاهی به یک محصول تجاری، گذشته‌بود.

لامپ الکتریکی

شاخه دیگری از آزمایشات کربن زودتر به نتیجه رسید.

ساموئل لنگلی، هنری دریپر و دیگر دانشمندان آمریکایی به ابزار بسیار حساسی نیاز داشتند که بتوانند از آن برای اندازه‌گیری تغییرات دمایی گرمای ساطع‌شده از تاج خورشید

در طی یک خورشید گرفتگی در امتداد کوه‌های راکی در 29 ژوئیه 1878 استفاده کنند.

برای ارضای این نیازها، ادیسون یک “میکروتاسیمتر” با استفاده از یک دکمه کربن ابداع‌کرد.

این اختراع زمانی‌بود که پیشرفت‌های بزرگی در روشنایی قوس الکتریکی انجام می‌شد، و در طول سفری که ادیسون حضور‌داشت،

افراد در مورد عملی بودن «تقسیم کردن»  قوس الکتریکی و استفاده‌از برق برای روشنایی به همان شیوه استفاده از مشعل‌های گازی کوچک و مجزا، صحبت می‌کردند.

به نظر می رسید مشکل اساسی داغ‌شدن بیش از حد مشعل یا چراغ‌است.

ادیسون فکر می‌کرد‌که می‌تواند با ساختن دستگاهی شبیه میکروتاسیمتر برای کنترل جریان، این مشکل را حل‌کند.

ادیسون

از این رو، او با جسارت اعلام‌کرد که یک چراغ الکتریکی مطمئن و ارزان قیمت را اختراع خواهد‌کرد که جایگزین چراغ گازی‌شود.

لامپ الکتریکی رشته‌ای برای 50 سال موجب ناامیدی مخترعان شده‌بود، اما دستاوردهای گذشته ادیسون باعث احترام به پیش‌گویی خودپسندانه او‌شد.

بنابراین، سندیکایی از سرمایه‌داران برجسته، از جمله جی‌پی مورگان و وندربیلت، شرکت ادیسون الکتریک را تأسیس کردند و برای تحقیق و توسعه، مبلغ 30000 دلار به او کمک کردند.

ادیسون پیشنهاد‌کرد که لامپ‌های خود‌را در یک مدار موازی با تقسیم جریان وصل‌کند تا برخلاف چراغ‌های قوس الکتریکی که در مدار سری به هم متصل می‌شدند، خرابی یک لامپ باعث از کار افتادن کل مدار نشود.

برخی از دانشمندان برجسته پیش‌بینی کردند که چنین مداری هرگز نمی‌تواند امکان‌پذیر باشد، اما یافته‌های آن ها بر اساس سیستم‌هایی از لامپ‌های با مقاومت کم، تنها نوع موفق نور الکتریکی در آن زمان‌بود.

با این حال ادیسون تشخیص‌داد که یک لامپ با مقاومت بالا می‌تواند به هدف او کمک‌کند و شروع به جستجو برای لامپ مناسب‌کرد.

او از کمک فرانسیس آپتون 26 ساله، فارغ التحصیل دانشگاه پرینستون با مدرک کارشناسی ارشد در علوم برخوردار‌بود.

ادیسون

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

آپتون، که در دسامبر 1878 به نیروی آزمایشگاهی پیوست، تخصص ریاضی و نظری را که ادیسون فاقد آن‌بود، ارائه‌کرد.

ادیسون بعداً فاش‌کرد: “در آن زمان که من روی لامپ رشته‌ای آزمایش می‌کردم، قانون اهم را نمی فهمیدم.”

در موقعیت دیگری او گفت: “من اصلاً به ارقام وابسته نیستم. آزمایشی را امتحان می‌کنم

و نتیجه را به نحوی، با روش‌هایی که نمی توانم توضیح دهم، استدلال می‌کنم.

در تابستان 1879 ادیسون و آپتون در ژنراتور که با عمل معکوس می‌توانست به‌عنوان موتور نیز مورد‌استفاده قرار گیرد، پیشرفت قابل توجهی داشتند.

چراکه ادیسون، تحت تأثیر آزمایش‌های ناموفق لامپ رشته‌ای، به فکر ارائه سیستم توزیع برق‌بود، نه روشنایی.

تا اکتبر آن سال، ادیسون و کارکنانش با یک لامپ خلاء پیچیده و کنترل‌شده توسط رگولاتور با یک رشته پلاتین به نتایج دلگرم‌کننده‌ای دست یافتند،

اما هزینه پلاتین باعث می‌شد نور رشته‌ای کاربردی نباشد.

در حین آزمایش عایق سیم پلاتین، آنها دریافتند که در خلاء بهبود یافته ای که از طریق پیشرفت‌های انجام‌شده در پمپ خلاء به دست‌آمد، کربن می‌تواند برای مدتی بدون دستگاه نظارتی دقیق حفظ‌شود.

ادیسون

ادیسون با پیشبرد کار جوزف ویلسون سوان، فیزیکدان انگلیسی، دریافت که یک رشته کربنی نور خوبی را با مقاومت بالایی که برای تقسیم بندی لازم‌است، فراهم می‌کند.

پیشرفت ثابتی از اولین موفقیت در اواسط اکتبر تا تظاهرات اولیه برای حامیان شرکت ادیسون الکتریک در سوم دسامبر رخ‌داد.

با این حال، تا تابستان 1880‌بود که ادیسون تشخیص‌داد که الیاف کربنیزه شده بامبو ماده رضایت بخشی برای رشته‌است، اگرچه اولین سیستم روشنایی عملیاتی جهان در ماه آوریل بر روی کشتی بخار کلمبیا نصب شده‌بود.

اولین‌سیستم رشته‌ای “ایزوله” (تک ساختمانی) تجاری مستقر بر زمین در ژانویه 1881 در شرکت چاپ نیویورک Hinds and Ketcham قرار‌گرفت.

در پاییز نیز، یک‌سیستم برق مرکزی موقت و نمایشی در پل هولبورن در لندن، همراه با نمایشگاهی در کریستال پالاس نصب‌شد.

خود ادیسون بر نصب شبکه اصلی و نصب اولین‌سیستم برق مرکزی دائمی و تجاری جهان در منهتن نظارت داشت‌که در سپتامبر 1882 عملیاتی‌شد.

یکی از اکتشافات تصادفی که در آزمایشگاه منلو پارک‌در طول توسعه نور رشته‌ای انجام‌شد، کشف الکترون توسط تامسون فیزیکدان بریتانیایی را 15 برای سال بعد پیش‌بینی‌کرد.

در سال‌های 1882–1881 ویلیام جی همر، مهندس جوانی که مسئول آزمایش کره‌های نور‌بود،

به درخشش نور آبی اطراف قطب مثبت در یک لامپ خلاء و سیاه شدن سیم و لامپ در قطب منفی اشاره‌کرد.

این پدیده ابتدا “سایه فانتوم همر” نامیده‌شد، اما زمانی که ادیسون این لامپ را در سال 1883 به ثبت رساند، به “اثر ادیسون” معروف‌شد.

دانشمندان بعدها متوجه شدند که این اثر با انتشار گرمای الکترون‌ها از الکترود گرم به سرد توضیح داده‌می‌شود،

در نتیجه به‌عنوان اساس لوله الکترونی مطرح‌شد و بنیان‌های صنعت الکترونیک را پایه‌گذاری‌کرد.

زمانی که کار بر روی‌سیستم برق منهتن آغاز‌شد، ادیسون عملیات خود را از منلو‍پارک به شهر نیویورک منتقل کرده‌بود.

از آن به بعد، به‌طور فزاینده‌ای، از ملک منلو‌پارک تنها به‌عنوان یک خانه تابستانی استفاده‌می‌شد.

در آگوست 1884، همسر ادیسون، مری، که از سلامتی رو به وخامت رنج می‌برد و در معرض دوره‌هایی از اختلال روانی قرار‌داشت، به دلیل مشکل تومور و یا خونریزی، درگذشت.

مرگ مری و نقل مکان از منلو‌پارک تقریباً نیمه راه زندگی ادیسون را نشان می‌دهد.

————————————————–

4- آزمایشگاه ادیسون

ادیسون با سه فرزند خردسال، در 24 فوریه 1886، با مینا میلر 20 ساله، دختر یک تولید‌کننده مرفه اوهایو ازدواج‌کرد.

او یک ملک بالای تپه در وست اورنج، نیوجرسی، برای عروس جدیدش خرید و در نزدیکی آن، یک آزمایشگاه بزرگ و جدید ساخت که قصد داشت‌اولین مرکز تحقیقاتی واقعی در جهان باشد.

ادیسون توانست در آنجا، گرامافون تجاری را تولید، صنعت تصویربرداری متحرک را تأسیس و باتری ذخیره‌سازی قلیایی را توسعه دهد.

با این وجود، ادیسون اوج دوره تولید خود‌را پشت سر گذاشته‌بود.

او که یک مدیر و سازمان دهنده ضعیف‌بود، بهترین کارش را در محیطی صمیمی و نسبتاً بدون ساختار با تعداد انگشت شماری از همکاران و دستیاران نزدیک انجام می‌داد؛

آزمایشگاه وست اورنج برای استعدادهای او بسیار گسترده و متنوع‌بود.

ادیسون

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

علاوه بر این، از آنجایی که بخش قابل توجهی از زمان مخترع توسط نقش صنعتی جدید او که با تجاری سازی نورهای رشته ای و گرامافون به وجود آمده‌بود، اشغال‌شد،

پیشرفت‌های الکتریکی به حوزه ریاضیدانان و دانشمندان آموزش‌دیده دانشگاه منتقل‌شد.

مهمتر از همه، برای بیش از یک دهه، انرژی ادیسون بر روی یک سرمایه گذاری معدنی مغناطیسی متمرکز شده‌بود

که فاجعه بی چون و چرای حرفه او را به اثبات رساند.

اولین‌تلاش عمده در آزمایشگاه جدید، تجاری سازی گرامافون‌بود،

سرمایه گذاری که در سال 1887 پس از آنکه الکساندر گراهام بل، پسر عمویش چیچستر و چارلز تینتر گرامافون را توسعه دادند،

(نسخه بهبودیافته دستگاه اصلی ادیسون، که به جای ورقه نازک قلعی از مقوای موم دار استفاده‌می‌کردند)، راه اندازی‌شد.

دو سال بعد، ادیسون اعلام‌کرد که گرامافون را «به کمال‌خود رسانده‌است»، هرچند که این دور از واقعیت‌بود.

در واقع، در اواخر دهه 1890، پس از اینکه ادیسون امکانات تولید و ضبط را در مجاورت آزمایشگاه ایجاد‌کرد،

تمام مشکلات مکانیکی گرامافون برطرف و به یک پیشنهاد سودآور تبدیل‌شد.

تصاویر متحرک

در این بین، ادیسون ایده محبوب کردن گرامافون را با پیوند دادن به آن در هماهنگی یک زئوتروپ، دستگاهی که توهم حرکت به عکس‌هایی که پشت سر هم گرفته‌می‌شد را می‌داد، در ذهن داشت.

او این پروژه را در سال 1888 به ویلیام دیکسون، کارمندی که به عکاسی علاقه داشت، واگذار‌کرد.

ادیسون و دیکسون پس از مطالعه کار عکاسان مختلف اروپایی که در تلاش برای ضبط حرکت بودند،

موفق به ساخت یک دوربین و یک ابزار دید‌شدند که به ترتیب کینتوگراف و کینتوسکوپ نامیده می‌شدند.

ساخت این ابزار در نهایت منجر به تولد فیلم صامت‌شد.

ادیسون در سال 1893، اولین‌صحنه فیلمبرداری جهان را با نام مستعار “ماریا سیاه” در آزمایشگاه ساخت.

سال بعد کینتوسکوپ‌ها که به یک نفر در یک زمان اجازه می‌داد تصاویر متحرک را از طریق حفره‌های موجود مشاهده‌کنند، با موفقیت زیادی معرفی‌شدند.

مخترعان رقیب به زودی سیستم‌های نمایش بر روی صفحه نمایش را توسعه دادند که به تجارت کینتوسکوپ لطمه زد،

بنابراین ادیسون پروژکتوری را که توسط توماس آرمات ساخته‌شده‌بود، خریداری‌کرد و آن را به عنوان «آخرین شگفتی ادیسون، ویتاسکوپ» معرفی‌کرد.

یکی دیگر از مشتقات گرامافون، باتری ذخیره قلیایی‌بود که ادیسون شروع به توسعه آن به عنوان منبع انرژی برای گرامافون در زمانی‌کرد که بیشتر خانه‌ها هنوز فاقد برق بودند.

باتری

ادیسون تا سال 1909 تامین‌کننده اصلی باتری برای زیردریایی‌ها و وسایل نقلیه الکتریکی‌بود و حتی شرکتی برای تولید خودروهای برقی تاسیس کرده‌بود.

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

در سال 1912، هنری فورد، یکی از بزرگ‌ترین تحسین‌کنندگان ادیسون، از او خواست تا یک باتری برای استارت خودکار طراحی‌کند و در مدل T معرفی‌شود.

درخواست فورد منجر به ادامه رابطه بین این دو آمریکایی‌شد و در اکتبر 1929،

او جشن پنجاهمین سالگرد نور رشته‌ای را برگزار‌کرد که به یک آپوتئوزی جهانی برای ادیسون تبدیل‌شد.

جداکننده سنگ معدن

بیشتر موفقیت‌های ادیسون شامل برق یا ارتباطات‌بود، اما در اواخر دهه 1880 و اوایل دهه 1890 اولویت اصلی آزمایشگاه ادیسون، جداکننده سنگ معدن مغناطیسی‌بود.

ادیسون، زمانی که به دنبال پلاتین برای استفاده‌در لامپ رشته‌ای آزمایشی‌بود، برای اولین‌بار بر روی جداکننده کار کرده‌بود.

این دستگاه قرار‌بود پلاتین را از ماسه آهن دار، جمع آوری‌کند.

در طول دهه 1880 قیمت سنگ آهن به میزان بی سابقه‌ای افزایش یافت، به طوری که به نظر می‌رسید

اگر جداکننده بتواند آهن را از سنگ معدن‌های غیرقابل استفاده‌با عیار پایین استخراج‌کند،

معادن متروکه ممکن است به طور سودآوری دوباره به تولید بازگردند.

ادیسون 145 معدن قدیمی را در شرق خریداری یا به دست آورد و یک کارخانه آزمایشی بزرگ در معدن اوگدن، نزدیک به اوگدنزبورگ، نیوجرسی تأسیس‌کرد.

با این حال، او هرگز نتوانست بر مشکلات مهندسی غلبه کند یا اشکالات سیستم‌را برطرف‌کند،

و هنگامی که قیمت سنگ معدن در اواسط دهه 1890 به شدت کاهش یافت، از این ایده دست‌کشید.

در آن زمان، او تمام دارایی‌های خود‌را در شرکت جنرال الکتریک، به جز بخش کوچکی از آن، را با قیمت‌های بسیار پایین، منحل کرده‌بود

و بیش از پیش از حوزه روشنایی الکتریکی جدا شده‌بود.

با این حال، شکست نمی توانست اشتیاق ادیسون به اختراع را از بن ببرد و او را ناامید کند. اگرچه هیچ یک از پروژه‌های بعدی او به اندازه پروژه‌های قبلی او موفق نبودند،

او حتی در دهه 80 زندگی خود‌به کار ادامه داد.

————————————————–

5- ویژگی شخصیتی ادیسون

نقش ادیسون به عنوان یک اپراتور ماشین‌فروشی و تولیدکننده کوچک برای موفقیت او به عنوان یک مخترع بسیار مهم‌بود.

برخلاف دیگر دانشمندان و مخترعان آن زمان که امکانات محدودی داشتند و فاقد سازمان پشتیبانی بودند، ادیسون یک مؤسسه اختراعی را اداره‌می‌کرد.

او نقطه مقابل نابغه مخترع تنها‌بود، اگرچه ناشنوایی او انزوایی را به او تحمیل‌کرد که منجر به بهترشدن قوه درک او شود.

فقدان توانایی مدیریتی او به طرز عجیبی یک محرک نیز‌بود.

او به عنوان رئیس‌خود، در پروژه‌هایی پیش رفت که افراد محتاط‌تر از آن‌ها دوری می‌کردند.

او تمایل داشت ثمرات خلاقیت خود‌را از بین ببرد، به طوری که هم آزاد و هم مجبور‌بود که ایده‌های جدیدی را توسعه‌ دهد.

تعداد کمی از مردان، در مثبت بودن تفکرش با او برابری کرده‌اند.

ادیسون هرگز نمی‌پرسید که آیا ممکن‌است کاری انجام‌شود یا خیر، او فقط به چگونگی انجام آن فکر می کرد.

حرفه ادیسون، تحقق رویای آمریکایی ثروتمند شدن از طریق سخت کوشی و هوش، او را به یک قهرمان مردمی برای هموطنانش تبدیل کرد.

ادیسون

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

به لحاظ اخلاقی، ادیسون یک فرد خودخواه و بی بند و بار‌بود، او برای کارمندانش ظالم‌ترین و سرگرم‌کننده ترین همراه بود،

به طوری که هرگز لحظه‌ای با او به کسالت نمی‌گذشت.

او کاریزماتیک‌بود، اما در معاشرت با مشکل مواجه‌بود و اغلب خانواده اش را نادیده می‌گرفت.

او در مقاطع مختلف تعدادی از فیزیکدانان و ریاضیدانان برجسته مانند نیکولا تسلا و کنلی را به عنوان دستیار خود‌به کار گرفت.

ماهیت متناقض شخصیت نیرومند، و همچنین ویژگی های عجیب‌وغریب او، به موقعیت افسانه‌ای او کمک‌کرد.

در زمانی که او در دهه 30 زندگی اش بود، گفته می شد ادیسون شناخته شده ترین آمریکایی در جهان بوده‌است.

هنگامی که او درگذشت، او را به عنوان‌مردی که بیش از هر فرد دیگری پایه و اساس انقلاب تکنولوژیکی و اجتماعی دنیای برق مدرن را پایه ریزی کرده‌بود،

مورد احترام و سوگواری قرار گرفت.

————————————————–

6- زندگی شخصی  و میراث توماس ادیسون

توماس ادیسون در 11 فوریه 1847 در شهر میلان، ایالت اوهایو، آمریکا در خانواده ای پرجمعیت متولد شد.

او فرزند آخر خانواده و بسیار با استعداد‌بود، اما به دلیل ناشنوایی اش به عنوان‌کودک کودن شناخته می‌شد

و همین موضوع باعث ترک تحصیل او از مدرسه‌شد.

ادیسون در مجموع دوبار ازدواج کرد.

ازدواج اول او در سن 24 سالگی با مری استیلول دختر 16 ساله‌ای‌بود

که پس از سیزده سال به دلیل بیماری مری و در نهایت مرگ او، به پایان رسید.

پس از گذشت دو سال از مرگ مری، ادیسون با مینا میلر، دختر 20 ساله اهل اوهایو ازدواج کرد.

توماس ادیسون- ماه صنعت انرژی

او از هر ازدواج‌خود سه فرزند داشت.

ادیسون در ۶ ژانویه ۱۹۳۱ درخواست‌نامهٔ ثبت آخرین اختراع خود‌«وسیله‌ی نگهدارنده‌ی اشیاء هنگام آبکاری الکتریکی» را به اداره‌ی ثبت اختراعات ارسال کرد،

اما پیش از دریافت پاسخ، در ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱ در سن ۸۴ سالگی به علت بیماری دیابت چشم از جهان فروبست.

میراث توماس ادیسون

محور کار ادیسون را می توان در خوشه بندی ثبت اختراعاتش دید

که شامل نور و برق، گرامافون، تلگراف، باتری های ذخیره سازی، و تلفن است.

زندگی و دستاوردهای او مظهر ایده آل تحقیقات کاربردی است.

او همیشه برای ضرورت، و با هدف ابداع چیز جدیدی که بتواند بسازد، اختراع می کرد.

اصول اولیه‌ای که او کشف کرد، مشتق شده از آزمایش های عملی و بدون تغییر و به طور تصادفی‌بود.

فعالییت‌های او منجر به پایه گذاری اساس علم برق گردید.

ادیسون از آغاز تا پایان کار حرفه‌ای‌خود، توانست ۱۰۹۳ اختراع را به ثبت رساند.

او با استفاده‌از ایده‌های قدیمی و همکاری با گروهی از متخصصان، توانست ایده هایش را به واقعیت تبدیل کند.

————————————————–

مراجع

Thomas Edison

Life of Thomas Alva Edison

مطالب مرتبط

زندگینامه ماری کوری

زندگینامه الکساندر گراهام بل

استیون هاوکینگ؛ زندگی‌نامه، دستاوردها و افتخارات او

زندگینامه و اختراعات نیکولا تسلا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *